ایستگاه تلویزیونی پرزیدنت لیندون بی جانسون و "اعتماد کور"
انتشار: دی 12، 1403
بروزرسانی: 28 خرداد 1404

ایستگاه تلویزیونی پرزیدنت لیندون بی جانسون و "اعتماد کور"


من اخیرا نوشت در مورد اعتماد ظاهراً "کور" ایجاد شده برای تجارت بادام زمینی رئیس جمهور جیمی کارتر. پرزیدنت لیندون بی. جانسون نیز اعتمادی "کور" برای ایستگاه تلویزیونی خود داشت.

در سال 1943، لیدی برد جانسون یک ایستگاه رادیویی کوچک در آستین، تگزاس به قیمت 17500 دلار ،یداری کرد. رابرت آ. کارو، عبور از قدرت: سالهای لیندون جانسون، جلد. IV در 286 (2013). در آن زمان، همسرش، لیندون بی جانسون، در مجلس نمایندگان خدمت می کرد. رئیس جمهور آینده اغلب به خود می بالد که هیچ علاقه ای به این تجارت ندارد. کارو در 286 سال. با این حال، بر اساس قانون دارایی های ،شویی تگزاس، شوهر در ،ب و کار همسرش نیمی از علاقه داشت. کارو در 286. ،ب و کار خانم جانسون بعداً شامل یک ایستگاه تلویزیونی تحت علامت تماس KTBC نیز خواهد شد. رابرت کارو مشاهده کرد، همانطور که آقای جانسون در رده های مجلس نمایندگان و بعداً در سنا بالا رفت، "رشته ای بیست ساله از احکام بسیار مطلوب کمیسیون ارتباطات فدرال" برای KTBC وجود داشت. کارو در 286. تصادفا، آستین "یکی از معدود مناطق شهری بود که تنها یک ایستگاه تلویزیونی تجاری داشت." کارو در 286. و رابرت دالک نوشت که "درگیر شدن جانسون در تجارتی که تا حد زیادی به اقدامات یک آژانس فدرال برای موفقیت آن بستگی داشت، تضاد آشکاری بین منافع خصوصی و موقعیت عمومی او ایجاد کرد." رابرت دالک، لیندون بی جانسون: پرتره یک رئیس جمهور 52 (2004). در طول دهه ها، KTBC میلیون ها دلار سود برای جانسون ها ایجاد کرد.

زم، که جانسون در سال 1963 معاون رئیس جمهور شد، کارکنانش از او خواستند که ایستگاه را بفروشد تا از تضاد منافع احتمالی جلوگیری کند. لن کاستا، چشمک و تکان دادن سر، امور حقوقی (ژانویه 2006)، https://perma.cc/5CVT-JS5P. اما جانسون ها از واگذاری ،ب و کار خودداری ،د. در عوض، شلدون کوهن، وکیل مالیاتی، یک تراست تأسیس کرد. کوهن شریکی در شرکت آرنولد، فورتاس و پورتر بود، شرکتی که توسط شریک نزدیک جانسون، آبه فورتاس، تأسیس شد. (جانسون دوستان خود را نزدیک نگه داشت؛ او بعداً فورتاس را به دادگاه عالی منصوب کرد و کوهن را به ،وان کمیسر خدمات درآمد داخلی منصوب کرد.) طبق شرایط اعتماد، خانم جانسون همچنان مالک ،ب و کار بود، اما او "به طور موقت کنترل را منتقل کرد. از سهام او در KTCB به دو وکیل تگزاسی که دوستان خانوادگی قدیمی بودند." کاستا آنها دونالد اس. توماس، وکیل آستین، و جسی کلام، مدیر اجرایی KTBC بودند. دالک در 365. متولیان در مورد نحوه مدیریت سهام اختیار کامل داشتند و حق فروش آنها را داشتند. کوهن اصرار داشت که "توافق اظهار نشده ای از سوی وکلا مبنی بر عدم فروش سهام" وجود ندارد. کاستا

با این حال، این که آیا این ترتیب را می توان به ،وان یک اعتماد کور توصیف کرد، جای سوال است. یکی از معتمدین، جسی کلام، مدیر اجرایی KTCB نیز بود. رابرت دالک، غول معیوب: لیندون جانسون و تایمز او، 1961-1973، در 611 (1998). متولی دیگر، دونالد اس. توماس، جانسون را برای دو دهه می شناخت. توماس در سال 1944 پس از فارغ التحصیلی از دانشکده حقوق، «مسئولیت امور ایستگاه رادیویی KTBC» را آغاز کرد. تاریخ شفاهی در 2. زم، که جانسون معاون رئیس جمهور بود، توماس را استخدام کرد به دست آوردن زمین برای او در آستین روابط دیرینه و مداومی بین جانسون و معتمدین وجود داشت. دالک نوشت که "[i]سخت است باور کنیم، علیرغم اعتماد کور، که جانسون در زمان ریاست جمهوری، از دارایی های مالی خود مراقبت نکرد.» دالک، پرتره در 365. و پروفسور مگان جی بالارد مشاهده کرد[g]با وجود اینکه یکی از معتمدین او مدیر اجرایی ایستگاه های پخش جانسون بود، جانسون باید تا حدودی از این آرامش برخوردار بوده که متولیان منافع او را نمی فروشند.» ببینید مگان جی بالارد، کوته فکری اعتمادهای کور، 56 U. Kan. L. Rev. 43, 55 (2007). بودن یک اعتماد کور واجد شرایط"یک متولی واجد شرایط باید یک مؤسسه مالی مستقل، بی علاقه و غیر خانوادگی یا سایر امانتداران باشد.» مشخص نیست که هر یک از متولیان کاملاً مستقل و بی علاقه بوده است. با این حال، دالک نوشت، امانتداران تاکید ،د که جانسون "بسیار مراقب بود که هیچ گونه قانون تضاد منافع را به ،وان رئیس جمهور نقض نکند." من مطمئن نیستم که دالک به کدام قانون خاص تعارض منافع پرداخته است.

پس از اینکه جانسون در سال 1969 سمت خود را ، کرد، همسرش به مالکیت KTCB ادامه داد. بعداً این علامت به KLBJ تغییر کرد که حروف اول رئیس جمهور و بانوی اول بود. دالک در 611.

داستان های ریاست جمهوری کارتر و جانسون چندین درس را به ما می دهد. اولاً، برای یک فرد موفق تجاری که به ریاست جمهوری انتخاب می شود، بسیار دشوار است که کاملاً خود را از تجارت مرتبط با او و خانواده اش جدا کند. لیدی برد جانسون و همسرش، لیندون بی. جانسون، صاحب تنها ایستگاه تلویزیونی در آستین بودند و چندین دهه مدیریت آن را بر عهده داشتند. و مزارع بادام زمینی برای نسل ها در خانواده کارتر بودند. حتی اگر مالکیت این مشاغل در یک اعتماد کاملاً کور قرار می گرفت، عموم مردم این کار را انجام می دادند هنوز بد،د چه ،ی از این اعتماد سود می برد. به دلیل ماهیت پرمخاطب ریاست جمهوری، نظارت عمومی بر ،ب وکار رئیس جمهور، اعتماد «کور» را عملاً غیرممکن می کند.

دوم، رؤسای جمهور مردد هستند که ،ب و کار خود را به یک متولی کاملا مستقل و بی غرض سپردند - که لازمه اعتماد کورکورانه است. درعوض، رؤسای جمهور از فردی آشنا با شرکت می خواهند تا نهاد را مدیریت کند. جانسون ها دو تن از نزدیکان خود را به ،وان امین منصوب ،د که یکی از آنها هنوز وکیل شخصی رئیس جمهور بود. کارتر دوست صمیمی خود را که در کاخ سفید به او مشاوره می داد، انتخاب کرد.

سوم، رؤسای جمهور حاضر به سلب منافع خود نبودند - به ویژه در یک چارچوب زم، فشرده. رئیس جمهور کارتر نگر، های کشاورزی خود را نفروخت. جانسون ها تجارت رسانه ای خود را نفروختند.

زم، که یک فرد موفق تجاری رئیس جمهور می شود و تنها دو ماه از روز انتخابات تا روز تحلیف برای حل و فصل امور خود فرصت دارد، هیچ راه حل کاملی وجود ندارد. و درخواست از یک رئیس جمهور برای فروش دارایی های تجاری خود در واقع ایجاد یک صلاحیت جدید خارج از متن قانون اساسی است.



منبع: https://reason.com/volokh/2025/01/01/president-lyndon-b-johnsons-tv-station-and-the-blind-trust/