
بروزرسانی: 30 خرداد 1404
قانون و نوروتکنولوژی | کلیو
نوروتکنولوژی یکی از بسیاری از مرزهایی است که در جامعه فناوری متمرکز ما باز می شود. در حالی که این فناوری احاطه کننده مغز، سیستم عصبی و عملکرد آنها بسیار نویدبخش است، این قلمرو هنوز تا حد زیادی ناشناخته است.
از دیدگاه متخصصان حقوقی، پیامدهای حقوقی نوروتکنولوژی چه خواهد بود و چگونه بر خود صنعت حقوقی تأثیر خواهد گذاشت؟ در زیر این موضوعات را بیشتر بررسی می کنیم.
متخصصان حقوقی باید در جریان روندهای نوظهور در صنعت حقوقی مانند نوروتکنولوژی قرار بگیرند. هوش مصنوعی و اتوماسیون دو گرایش از این قبیل هستند و تعامل آنها با فناوری عصبی می تواند تغییرات عمیق تری را برای وکلا ایجاد کند. بررسی کنید گزارش روندهای حقوقی برای ،ب اطلاعات بیشتر در مورد وضعیت صنعت حقوقی.
نوروتکنولوژی چیست؟
نوروتکنولوژی یک اصطلاح فراگیر برای هر فناوری است که
(1) فعالیت مغز یا سیستم عصبی را نظارت یا ارزیابی می کند، یا
(2) به طور مستقیم بر فعالیت مغز یا سیستم عصبی تأثیر می گذارد.
نمونه های متعددی از کاربردهای معاصر نوروتکنولوژی برای اندازه گیری فعالیت مغز وجود دارد. اینها شامل الکتروانسفالوگرام (EEG) است که در آن الکترودهایی بر روی پوست سر فرد برای اندازه گیری فعالیت الکتریکی در مغز قرار می گیرد و MRI که تغییرات جریان خون مغز را اندازه گیری می کند.
علاوه بر این، فناوری عصبی واقعاً می تواند بر فعالیت عصبی تأثیر بگذارد. به ،وان مثال، تحریک عمیق مغز برای کاهش ،زش ناشی از بیماری پارکینسون استفاده می شود. از تحریک نخاع برای درمان دردهای مزمن استفاده می شود. تحریک مغناطیسی ترانس کر،ال (TMS) از قرار دادن یک سیم پیچ الکترومغناطیسی در برابر پوست سر برای درمان علائم افسردگی و بهبود خلق و خو استفاده می کند.
پیشرفته ترین فناوری عصبی هنوز در حال کار است. این شامل رابط های مغز و کامپیوتر (BCI) مانند آنهایی است که توسط ایلان ماسک طراحی شده است Neuralink. Neuralink به دنبال ایجاد یک ایمپلنت عصبی است که به کاربر اجازه می دهد با کامپیوترهای خارجی ارتباط برقرار کند و حتی کنترل کند. شرکت های دیگر نیز هستند طراحی BCI، با دیدگاه های بلندمدت به استفاده از این دستگاه ها برای تقویت شناختی یا حتی آموزش های مرتبط با کار.
نوروتکنولوژی چگونه بر حوزه حقوقی تأثیر می گذارد؟
نوروتکنولوژی یک رشته نوظهور است که هم مزایا و هم نگر، های بالقوه را برای صنعت حقوقی ارائه می دهد. احتمالاً بر نحوه وکالت وکلا تأثیر می گذارد، و همچنین پیامدهای حقوقی خواهد داشت که جامعه را به طور گسترده تر تحت تأثیر قرار می دهد.
وکلا مطمئناً می توانند از مزایای فناوری اعصاب برای یک شغل سخت و اغلب پر استرس استفاده کنند. در صنعتی که نرخ افسردگی بالا است، استفاده از فناوری هایی مانند TMS می تواند تأثیر عمیقی داشته باشد و حتی زندگی را نجات دهد. نوروتکنولوژی همچنین می تواند به بسیاری از وکلای دادگستری اجازه دهد تا با شرایطی که قبلاً غیرفعال بودند، مانند آ،ایمر یا بیماری پارکینسون.
اما اگر فناوری عصبی پتانسیل افزایش شناختی را نشان دهد و به متخصصان حقوقی اجازه دهد در کار خود کارآمدتر و مؤثرتر باشند، چه؟ در حالی که بسیاری از وکلای دادگستری از این افزایش استقبال می کنند، آیا این منجر به فشار بر همه وکلای دادگستری می شود تا از این روند پیروی کنند، چه بخواهند یا نه؟ بدون برخی دستورالعمل ها یا مقررات در این زمینه، فناوری اعصاب می تواند تقاضاهای حرفه ای وکلا را افزایش دهد.
فشارهای دیگری در محل کار برای وکلا ممکن است با نوروتکنولوژی ایجاد شود. به ،وان مثال، این فناوری ممکن است بتواند اندازه گیری کند که آیا یک وکیل کاملاً بر روی کار مورد نظر متمرکز است یا خیر. الف گزارش اخیر برای انجمن حقوقی ،ستان و و،، مفهوم تغییر وکلا از صورت حساب ساعتی به دریافت هزینه برای «واحد توجه قابل پرداخت» را مطرح کرد.
مفاهیم حقوقی نوروتکنولوژی
فراتر از خود حرفه حقوقی، پیامدهای حقوقی فناوری عصبی برای جامعه عمیق است.
قو،ن جزایی، اجرای قانون، و تنظیمات حقوقی
در برخی موارد، نوروتکنولوژی می تواند به فعالیت ذهنی فرد تا حدی دسترسی داشته باشد که فرد می تواند افکار و انگیزه های آنها را "بخو،د".. این فناوری ممکن است بتواند صلاحیت یک متهم جنایتکار را برای محاکمه تعیین کند. یکی شرکت آمریکایی حتی هدستی را به بازار عرضه کرده است که ادعا می کند با نظارت بر فعالیت امواج مغزی مظنون تحت بررسی، بازجویی های جنایی را تقویت می کند.
توانایی تشخیص اینکه آیا یک فرد دروغ می گوید یا فریبنده است، بدیهی است که در تنظیمات قانونی، مانند محاکمه یا سپرده گذاری مفید است. با این حال، این شواهد چقدر قابل اعتماد خواهد بود؟ چگونه با حق متهم در برابر خود مجرمی تعامل خواهد داشت؟ این نبردها احتمالاً در دهه های آینده برگزار می شوند.
قانون مصرف کننده
یکی از زمینه های عمده استفاده تجاری بالقوه برای فناوری عصبی در تبلیغات و بازاریابی است. در حال حاضر استفاده از جستجوهای اینترنتی افراد برای چنین اه،ی رایج است. انبوهی از اطلاعات شخصی که می تواند از فعالیت مغز به دست آید، پتانسیل سودمندی تجاری بیشتری را دارد.
به ،وان مثال، یک رابط مغز و کامپیوتر (BCI) را به شکل یک ایمپلنت عصبی یا هدست تصور کنید که برای بازی استفاده می شود. این نرم افزار می تواند داده های عصبی گیمر را به منظور تبلیغات هدفمند جمع آوری کند، شاید حتی بهترین لحظه را برای ایجاد نوعی ،ید درون برنامه ای انتخاب کند. علاوه بر این، شرکت ها می توانند این داده های عصبی را به یکدیگر بفروشند، همانطور که قبلاً با سایر اطلاعات مصرف کننده انجام می دهند.
در حال حاضر مشخص نیست که آیا قانون مصرف کننده موجود از حمایت کافی در برابر این تاکتیک ها برخوردار است یا خیر، اگرچه برخی از ایالت ها قو،نی را به آن اضافه می کنند. گسترش حفاظت از حریم خصوصی به داده های عصبی با این وجود، ما می تو،م نبردهای حقوقی آینده، حتی دعاوی دسته جمعی را در این عرصه پیش بینی کنیم.
قانون استخدام
کارفرمایان ممکن است نوروتکنولوژی را ابزاری برای افزایش بهره وری و نظارت بر عملکرد کارکنان ببینند. با این حال، به دست آوردن بینش کارفرمایان در مورد حالات عاطفی و شناختی کارگران از طریق فناوری احتمالاً به ،وان یک تجاوز جدی به حریم خصوصی تلقی می شود. اگر این بینش های عصب شناختی برای تصمیم گیری در مورد نظم و انضباط در محل کار، ترفیع، تنزل رتبه، یا سایر رویدادهای مهم شغلی مورد استفاده قرار گیرند، این باز شدن جعبه پاندورا پر از سناریوهای بالقوه دعوی قضایی در استخدام خواهد بود.
قانون حفظ حریم خصوصی
همه این سناریوها عواقب عظیمی برای حق یک فرد برای حفظ حریم خصوصی دارند. حتی اگر بتوان از فناوری اعصاب به طور مؤثر برای بازجویی استفاده کرد، آیا باید اجازه داد؟ آیا برای نظارت بر محیط کار و تبلیغات به مقررات یا حتی ممنوعیت های کامل برای استفاده از این فناوری نیاز داریم؟ و در مورد داده های عصبی که با این فناوری جمع آوری می شود - چه ،ی آن داده ها را کنترل خواهد کرد؟
ملاحظات اخلاقی پیرامون استفاده از فناوری عصبی
ملاحظات اخلاقی متعددی در رابطه با نوروتکنولوژی وجود دارد. تجاوزات احتمالی به حریم خصوصی یک مثال است. دیگری توانایی بالقوه تأثیرگذاری بر عملکرد مغز افراد و احتمالاً مختل ، آزادی فکر، تصمیم گیری و عمل آنهاست.
در جبهه حفظ حریم خصوصی، نیتا فراه، یک متخصص برجسته در فناوری عصبی است که در این زمینه نگر، هایی دارد که در سال 2024 مطرح کرد. کنفرانس Clio Cloud. فراه، خاطرنشان می کند که پیش فرض در قو،ن آمریکا این است که فرض کنیم حریم خصوصی ذهنی محافظت می شود. با این حال، او خاطرنشان می کند که قو،ن کمی وجود دارد که از داده های عصبی محافظت می کند. این شکاف بین قانون و واقعیت باید طی سال های آینده از بین برود.
همچنین پیامدهای اخلاقی با استفاده بالقوه از پردازشگرهای مغزی- رابط های مغز و کامپیوتر که از هوش مصنوعی استفاده می کنند. این دستگاه ها به طور بالقوه می توانند هک شوند، که منجر به اختلالات شناختی یا حتی دستکاری یک فرد برای انجام کارهای خاص شود. این پردازنده های مش، احتمالاً به مقررات سنگین و پادمان های قوی نیاز دارند.
تضمین حریم خصوصی و امنیت
از آنجایی که حفظ حریم خصوصی و امنیت نگر، های بزرگی در زمینه نوروتکنولوژی است، باید چارچوب های قانونی و صنعتی برای مق، با این نگر، ها وجود داشته باشد. وکلا باید نقش اصلی را در ایجاد این چارچوب ها ایفا کنند.
مقررات فعلی حریم خصوصی داده های عصبی
شیلی تنها کشوری است که قو،نی را وضع کرده است که به طور خاص به حقوق حریم خصوصی داده های عصبی (حقوق عصبی) می پردازد. در سال 2021، ،ت شیلی اصلاحیه قانون اساسی برای محافظت از فعالیت مغز و داده ها تصویب شد. در سال 2023، دادگاه عالی شیلی با دستور به یک شرکت نوروتکنولوژی برای حذف داده های مغز جمع آوری شده از یک سناتور سابق، حقوق عصبی را تایید کرد.
برخی از ایالت های ایالات متحده سیاست های خود را در مورد حقوق عصبی وضع کرده اند. در آوریل 2024، ک،ادو قانونی را تصویب کرد که از حریم خصوصی داده های عصبی محافظت می کند. اوا، همان سال، کالیفرنیا تصویب شد اصلاحیه ای در قانون حفظ حریم خصوصی مصرف کنندگان ایالت که حفاظت از داده های عصبی را گسترش می دهد.
نیاز مداوم به مقررات و بهترین شیوه های صنعت
مقررات عصبی داده ها بدون شک در طول زمان به سایر ایالت ها و کشورهای ایالات متحده گسترش خواهد یافت. این بدان م،است که شرکت های نوروتکنولوژی - و وکلای آنها - باید بر استانداردهای صنعت و بهترین شیوه ها برای فناوری عصبی تمرکز کنند. این استانداردها می توانند به ،وان چارچوبی برای قو،ن آینده عمل کنند.
برخی هستند که از خود تنظیمی صنعت نسبت به قانون حمایت می کنند. نگر، در اینجا این است که نظارت نظارتی بیش از حد سختگیرانه می تواند نوآوری در فناوری اساسی را کند کند.
نظرات نهایی در مورد تلاقی نوروتکنولوژی و قانون
در حالی که فناوری عصبی در حال حاضر فرصت های بالقوه زیادی را برای حرفه حقوقی ارائه می دهد، بزرگترین پیشرفت ها هنوز در راه است. این پیشرفت ها احتمالاً با تطبیق جامعه با این فناوری جدید، مشکلاتی را برای چشم انداز قانونی ایجاد خواهد کرد. نوروتکنولوژی همچنین پاداش های بالقوه و همچنین خطراتی را برای حرفه حقوقی به همراه خواهد داشت.
نوروتکنولوژی تنها یکی از بسیاری از آ،ین روندهایی است که وکلای دادگستری باید در راس آن نگه دارند. آ،ین ما را بخو،د گزارش روندهای حقوقی برای کشف تحولات مؤثر بر صنعت حقوقی.
ما این پست وبلاگ را در دسامبر 2024 منتشر کردیم. آ،ین به روز رس،: .
طبقه بندی شده در: فناوری
منبع: https://www.clio.com/blog/neurotechnology-law/