"یک حساب ایمیل دیگر جعل هویت یک بانکدار که برای آن کار می کند [Plaintiff] دعوت از ... دریافت کنندگان ... برای پیوستن به یک باشگاه ساختگی بانکداری نئونازی"
انتشار: دی 29، 1403
بروزرسانی: 28 خرداد 1404

"یک حساب ایمیل دیگر جعل هویت یک بانکدار که برای آن کار می کند [Plaintiff] دعوت از ... دریافت کنندگان ... برای پیوستن به یک باشگاه ساختگی بانکداری نئونازی"


در تصمیم امروز در ریموند جیمز و همکاران مقابل صبا توسط قاضی متیو دبلیو مک فارلند (SD اوهایو)، صبا در شرکت مالی Raymond James & Associates کارآموز بود، اما پیشنهادی تمام وقت دریافت نکرد. او سپس ظاهراً موارد زیر را انجام داد (طبق شکایت شاکی):

در 4 نوامبر 2024، متهم با استفاده از چندین حساب ایمیل ساختگی، یک کمپین آزار و اذیت سایبری ("کمپین") را آغاز کرد که اطلاعات نادرست و م،بی را در مورد شاکیان منتشر می کرد. ایمیل هایی که برای همکاران ریموند جیمز و همچنین افراد خارج از شرکت ارسال شد، شاکیان را به تجارت غیرقانونی و تجاوز ، متهم ،د. یک ایمیل دوست دختر ردوانلی را در محل کارش هدف قرار داد و او را به تجارت غیرقانونی خودی متهم کرد.

علاوه بر اتهامات نادرست فعالیت مجرمانه، برخی از ایمیل ها تلاش ،د تا شاکیان ردوانلی را درگیر کنند. [Defendant\'s former mentor at the firm] و VanBenthuysen [another firm employee] در روابط عاشقانه نامن، در واقع، در 8 دسامبر 2024، ایمیلی برای کارمندان ریموند جیمز و آدرس های ایمیل خارجی ارسال شد که قصد جعل هویت VanBenthuysen و کارمند دیگری را داشت. این ایمیل به طور ضمنی نشان می دهد که این دو درگیر یک رابطه خارج از ازدواج بوده اند و شامل تصاویر غیراخلاقی ، است. یک حساب نادرست جداگانه، این ایمیل را برای اعضای متعددی از جامعه بانکداری سرمایه گذاری، از جمله شرکت هایی که با ریموند جیمز رقابت می کنند، توزیع کرد.

متهم در 15 دسامبر 2024 یک ایمیل صریح مشابه ارسال کرد که در آن VanBenthuysen و یکی دیگر از کارمندان ریموند جیمز با ادعای گزارش ارتباطات صریح بین این دو درگیر شد. این ایمیل به طور مشابه هم برای کارمندان ریموند جیمز و هم برای گیرندگان خارجی ارسال شده است. در 21 دسامبر 2024، یک حساب ایمیل ساختگی دیگر ایمیلی را هم به کارمندان ریموند جیمز و هم برای گیرندگان خارجی ارسال کرد، این بار جعل هویت همسر ون بنتویسن و شامل یک تصویر غیراخلاقی ، دیگر که از اینترنت گرفته شده بود. شاکیان ادعا می کنند که این رفتار در طول ماه دسامبر 2024 ادامه داشته است.

سپس، در 30 دسامبر 2024، یک حساب ایمیل دیگر که جعل هویت بانکداری بود که برای ریموند جیمز کار می کرد، از گیرندگان متعددی خارج از ریموند جیمز دعوت کرد تا به یک باشگاه بانکی ساختگی نئونازی بپیوندند. این ایمیل پاسخ ها را به آدرس ایمیل ریموند جیمز وان بنتویسن هدایت می کرد و یک پیوست پی دی اف را شامل می شد که باشگاه ساختگی نئونازی را تبلیغ می کرد. مرکز تهدید سایبری ریموند جیمز، که برای کشف عامل این ایمیل ها کار می کرد، فراداده های موجود در PDF پیوست را بررسی کرد. فراداده نشان داد که متهم نویسنده PDF است.

در 3 ژانویه 2025، یک حساب جعلی اضافی، یک ایمیل باشگاه بانکی نئونازی مشابه را با یک PDF پیوست ارسال کرد و متهم دوباره به ،وان نویسنده آن PDF درج شد. مرکز تهدید سایبری همچنین کشف کرد که ارقام قابل مشاهده شماره تلفن بازیابی یکی از آدرس های ایمیل ساختگی جعل هویت VanBenthuysen با شماره تلفن متهم مطابقت دارد. تحقیقات بیشتر نشان داد که ایمیل بازیابی برای حساب جعلی VanBenthuysen آدرس ایمیل دیگری است که در کمپین استفاده شده است. یافته های مرکز تهدیدات سایبری منجر به کشف ارتباطات بیشتر بین چندین حساب ایمیل مورد استفاده در کمپین شد. این حساب های ایمیل همگی شماره تلفن متهم را به اشتراک گذاشته بودند.

سرانجام، در 6 ژانویه 2025، ایمیل دیگری که جعل هویت VanBenthuysen بود برای بیش از 200 گیرنده شخص ثالث ارسال شد و شامل یک دعوتنامه مشابه برای کلوپ نئونازی بود. همانند PDF های قبلی، متهم به ،وان نویسنده در این دعوت نامه ذکر شده است. در همان روز، وکیل داخلی ریموند جیمز نامه ای از طریق ایمیل به متهم صادر کرد و از متهم خواست که کمپین را متوقف کند. متهم عصر همان روز تلفنی تایید کرد که نامه را دریافت کرده است. این اولین باری بود که شاکیان به متهم اطلاع دادند که متوجه شدند او عامل کمپین است. از زمان صدور نامه، شاکیان از حملات ایمیل دیگری مطلع نیستند.

به دلیل رگبار ایمیل ها و تهدیدات امنیتی ناشی از آن، ریموند جیمز دفاتر آتلانتا خود را در 7 و 8 ژانویه 2025 تعطیل کرد. شاکیان منابع مالی قابل توجهی را صرف ترمیم آسیب به اعتبار شخصی و حرفه ای خود و کشف منبع ایمیل ها کرده اند. .

شاکیان از جمله به اتهام افترا شکایت ،د و بلافاصله خواستار قرار منع موقت و دستور دائم شدند. دادگاه به این نتیجه رسید که شاکیان به طور منطقی تلاش کرده اند به متهم خدمت کنند و بدون تقصیر خود ش،ت خورده اند، بنابراین می توان بدون مشارکت متهم تصمیم درستی اتخاذ کرد. دادگاه همچنین به این نتیجه رسید که دستور مقدماتی در این پرونده یک محدودیت قبلی غیرقانونی است:

بخشی از معافیت درخواستی شاکیان مستقیماً متضمن اصلاحیه اول است و به دنبال ا،ام متهم از "[s]پایان دادن به … هر گونه ایمیل یا سایر ارتباطات" در مورد شاکیان، کارکنان ریموند جیمز، یا افراد مهم VanBenthuysen و Redvanley، و از "[p]انتشار مطالب افتراآمیز" در مورد آنها. این یک "نمونه ک،یک" از محدودیت قبلی است - "فقط یک اصطلاح تخیلی برای سانسور."

در در نظر گرفتن یک دستور منع موقت که شامل "محدودیت قبلی در گفتار خالص است، مانع به طور قابل توجهی بالاتر است: انتشار باید منافعی اساسی تر از خود متمم اول را تهدید کند." طرفدار محدودیت قبلی باید بر «فرض سنگین علیه اعتبار قانونی آن» غلبه کند. این احتیاط منطقی است. بالا،ه "[t]نقطه ضعف خاص یک محدودیت قبلی این است که قبل از تشخیص کافی مبنی بر محافظت نشدن آن توسط متمم اول، ارتباط، مستقیماً یا با ایجاد احتیاط بیش از حد در سخنران، سرکوب خواهد شد.

به طور سنتی، «انصاف دستور به افترا یا تهمت نمی دهد و [] تنها راه چاره افترا، دعوای جبران خسارت است." دادگاه ها با پیروی از نام عامیانه "قاعده مدرن" در شرایط خاص برای "حکم محدود و محدود" قید شده اند. اما حتی در این صورت، یک صلاحیت مهم وجود دارد: "این قانون وجود دارد. واضح است که در مواردی که از این «قاعده مدرن» پیروی شده است، قبل از صدور حکم دائمی، در مورد ماهیت آن قضاوت شده است، و قاضی یا هیئت منصفه باید تصمیم نهایی را گرفت که اظهاراتی که باید دستور داد دروغ و افترا است.» همچنین رجوع کنید به گودسون علیه رهبری ایالتی جمهوری خواه Comm. - جود ابتکار انصاف (ED Ark. 2018) ("به نظر می رسد کاملاً بی سابقه است که یک دادگاه فدرال در یک پرونده افترا صادر کند."); بن، علیه ،ون (D. Colo. 2020) ("[A] مقدماتی محدودیت قبلی، که در اینجا مورد بحث است، در واقع کاری است که دادگاه نمی تواند انجام دهد.").

مربوط به پرس و جو ما در اینجا است Lothschuetz v. Carpenter (حوزه ششم 1990)، که برگزاری دایره ششم را در مورد موضوع صدور دستور علیه اظهارات افتراآمیز اعلام کرد. اگرچه دادگاه متهم را از دادن اظهارات افتراآمیز منع می کند، اما "کاربرد چنین دستوری را محدود به اظهاراتی می کند که در این دادرسی و مراحل قبلی نادرست و افتراآمیز تشخیص داده شده است." زیرا متهم در Louthschetz در مورد مسؤولیت قصور کرده بود، این به منزله قضاوت ماهوی بود.

دادگاه نیز تشخیص می دهد سعیداک علیه اشمیت501 F. Supp.3d 577 (ED Tenn. 2020)، با توجه به شباهت آن به وضعیت و حقایق ادعا شده در اینجا قانع کننده است. در سعیدکشاکی از متهم به خاطر افترا شکایت کرد و به دنبال جلوگیری از اظهارات افتراآمیز بیشتر در پیشبرد "کارزار حساب شده متهم برای افترا، تهمت و افترا به شاکی" بود. به طور خاص، شاکی به دنبال این بود که ابتدا متهم را از اظهار نظر عمومی در مورد شاکی، تجارت، دعوا یا اعضای خانواده شاکی منصرف کند.

با این حال، دادگاه این درخواست را رد کرد زیرا این درخواست قبل از قضاوت نهایی در مورد ماهیت به این نتیجه رسیده بود که اظهارات در واقع توهین آمیز بودند. دستور مقدماتی به سخنان افتراآمیز ادعایی، دادگاه را م،م می کرد که این سخنر، را ارزیابی کند و «حداقل درباره درستی یا نادرستی آن سخنر، و احتمال آسیب رس، آن قضاوت کند».

در اینجا چنین است. دادگاه نمی تواند درخواست گسترده شاکیان را برای دستور دادن به سخنر، متهم در این زمان بپذیرد زیرا این امر به منزله محدودیت قبلی قبل از قضاوت نهایی است. این به این دلیل نیست که از شدت ادعاها در این پرونده، یا تأثیراتی که شاکیان احساس می کنند، بکاهد. اما، همانطور که توضیح داده شد، اصلاحیه اول و مجموعه رویه قضایی در این مورد غیرقابل انکار است: دادگاه نمی تواند مقدمات سخنان متهم را - چه رسد به اینکه به شیوه ای بیش از حد گسترده یا غیردقیق - قبل از صدور حکم نهایی در مورد ماهوی، دستور دهد. به ،وان مثال، Renoir-Large v. Lane را ببینید (SD اوهایو 2011)، گزارش و توصیه به تصویب رسید (SD Ohio 2011) (انکار دستور مقدماتی به دلیل عدم قطعیت نهایی و همچنین توجه به تخفیف درخواستی فراتر از اظهارات ادعایی افتراآمیز که قبلاً توسط متهم ارائه شده بود)؛ Oakley, Inc. v. McWilliams (CD Cal. 2012) (انکار دستور مقدماتی به دلایل "اقبال قبلی" برای متهمی که ادعا می کند ایمیل های آزاردهنده ای را به سایر کارمندان، همکاران و پرسنل صنعت با اتهام فعالیت مجرمانه، خیانت و پیوست تصاویر مستهجن ارسال کرده است).

این ممنوعیت کلی در مورد دستورات قبل از محاکمه در برابر هتک حیثیت ادعایی (در مقابل دستورات مجاز که پس از یک محاکمه کامل در اساس ماهیت) به نظر من درست است. دستورات ضد افترا.

با این حال، علیرغم آن تحلیل محدود قبلی، دادگاه متهم را حداقل از استفاده از حساب های ایمیل خاص در ادامه سخنان خود در مورد متهمان محدود کرد:

پس از بررسی و بررسی کامل، دادگاه به جای اینکه متهم را مجبور به صحبت با یا در مورد شاکیان کند، متهم را از دسترسی به حساب های ایمیلی که قبلاً در کمپین استفاده می شده است، و همچنین از ایجاد حساب های ایمیل جدید برای پیشبرد کمپین محدود می کند. بدين ترتيب دادگاه متهم را از ادامه رفتار بدون قيد و بند جلوگيري از سخنان خود منصرف مي كند.

من فکر می کنم که دادگاه به این ترتیب به متهم اجازه می دهد تا با یا در مورد شاکیان با استفاده از شاکی صحبت کند دیگر حساب های ایمیل، که احتمالاً به نام خودش هستند (از آنجایی که "کمپین" از "چند حساب ایمیل ساختگی" استفاده کرده بود). بپرسید که آیا این محدودیت، که حتی به گفتار صراحتاً ناشناس (و نه صرفاً سخن، که جعل هویت شخص دیگری را نشان می دهد) گسترش می یابد، باید به ،وان محدودیت قبلی نیز در نظر گرفته شود. اما دادگاه این کار را جایز دانست.

برای صدور حتی این دستور محدود، دادگاه باید (از جمله موارد دیگر) را می یابد که شاکیان احتمال موفقیت در ماهیت ادعای افترا را نشان داده اند، و دادگاه به این نتیجه رسید. این دادگاه معتقد بود که شواهد کافی مبنی بر دروغ بودن اظهارات وجود دارد:

متهم دو ایمیل به افراد شاغل در ریموند جیمز و همچنین برای سایرین خارج از شرکت ارسال کرد و بیان کرد که شاکیان Vanbenthuysen و Redvanly به تجاوز ، محکوم شده اند. اظهارات خاص متهم به طور قابل تأیید نادرست است و در زمینه ارتباطات ایمیل حرفه ای نامن، است….

و همچنین معتقد بود که شواهد کافی نیز وجود دارد که متهم مقصر بوده است و در واقع اکاذیب را از روی عمد و نه صرفاً سهل انگارانه منتشر کرده است:

متهم شبکه ای از آدرس های ایمیل ساختگی را برای انتشار اظهارات نادرست متعدد در مورد شاکیان ایجاد کرد. ماهیت تکراری رفتار متهم حاکی از تصادف یا سهل انگاری نیست. در عوض، طرح متهم قصد خاصی را برای انتشار اظهارات افتراآمیز نشان می دهد.

در نهایت، دادگاه همچنین به متهم (1) دستور داد که «در 100 یارد از: (الف) شاکیان VanBenthuysen و Redvanley؛ (ب) محل س،ت شخصی شاکیان VanBenthuysen و Redvanley؛ و (ج) هیچ دفتر ریموند جیمز، و (2) «هر گونه فایل الکترونیکی مربوط به شاکیان» یا «هیچ حساب ایمیلی که برای ایمیل های مربوط به شاکیان یا هر یک از افراد مهم آنها را ارسال کنید."



منبع: https://reason.com/volokh/2025/01/17/another-email-account-impersonating-a-banker-working-for-plaintiff-invited-recipients-to-join-a-fic،ious-neo-،-banking-club/