که در یک نامه سر،ه به ،ت بایدن، مارک توشنت، استاد حقوق دانشگاه هاروارد و آرون بلکین، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه سانفرانسیسکو، از پرزیدنت بایدن میخواهند که از احکام «بالا» دیوان عالی «MAGA» که او آن را بهشدت اشتباه میداند، اطاعت نکند:
ما در طول پنج سال گذشته مجدانه کار کرده ایم تا از گسترش دیوان عالی به ،وان یک استراتژی ضروری برای احیای دموکراسی حمایت کنیم. اگرچه ما همچنان از توسعه حمایت می کنیم، اما تهدیدی که قضات MAGA ایجاد می کنند آنقدر شدید است که اصلاحاتی که نیازی به تایید کنگره ندارند در حال حاضر مورد نیاز است و م،عان و کارشناسان باید رئیس جمهور بایدن را تشویق کنند تا اقدامات فوری برای محدود ، آسیب انجام دهد.
اصل اصلی راه حلی که ما توصیه می کنیم – مشروطه خواهی مردمی – این است که دادگاه ها از اختیارات انحصاری بر م،ای قانون اساسی استفاده نکنند. در عمل، رئیسجمهوری که با تفسیر دادگاه از قانون اساسی مخالف است، باید تفسیر دیگری ارائه دهد و سپس از آن پیروی کند. اگر رأی دهندگان با تفسیر رئیس جمهور مخالف باشند، می توانند نظرات خود را در صندوق رای بیان کنند.
ما از پرزیدنت بایدن میخواهیم با اعلام این که اگر و زم، که آنها احکامی را صادر کنند که بر اساس تفسیرهای به شدت اشتباه از قانون اساسی است که اساسیترین تعهدات ما را تضعیف میکند، فوراً از قضات MAGA جلوگیری کند، ،ت بر اساس تفاسیر قانون اساسی خود هدایت خواهد شد.
ما معتقد نیستیم که پرزیدنت بایدن به سادگی هر حکم MAGA را نادیده بگیرد. رئیس جمهور باید زم، اقدام کند که قضات MAGA احکام سنگینی را صادر کنند که بر اساس تفاسیر به شدت اشتباه قانون اساسی است، و زم، که اقدام رئیس جمهور بر اساس تفاسیر قانون اساسی ،ت او به طور قابل ملاحظه ای آسیب ناشی از حکم مورد بحث را کاهش دهد.
چنین اقداماتی می تواند به مهار تهدید جدی ناشی از قضات MAGA کمک کند. برای مثال، پرزیدنت بایدن میتواند اعلام کند که تصمیم اخیر دیوان در پروندههای اقدام مثبت فقط برای مؤسسات آموزش عالی منتخب اعمال میشود و ،ت به پیگیری جدی در هر زمینه دیگر ادامه خواهد داد، زیرا معتقد است که تفسیر دیوان از قانون اساسی بهشدت اشتباه است….
همانطور که نیکو، بووی نشان داده است، برخورد با دیوان عالی به ،وان تنها منبع تفاسیر قانون اساسی مخالف دموکراسی آمریکایی است، زیرا دیوان عالی بیشتر تاریخ خود را صرف اعمال “نفوذ ضد دموکراتیک بر قو،ن آمریکا کرده است، تاثیری که تلاش های فدرال برای حذف سلسله مراتب نژاد، ثروت و موقعیت را تضعیف کرده است.” در این برهه تاریخی خاص، قضات MAGA تهدیدی جدی برای اساسیترین تعهدات ما به شمار میروند، زیرا آنها به طور مداوم برای تضعیف دموکراسی و محدود ، حقوق اساسی حکم میکنند، و به این دلیل که بسیاری از احکام آنها مبتنی بر ادعاهای گمراهکننده و نادرست است.
بسیاری از تفسیر در نامه توشنت-بلکین بر قطعه ای تمرکز دارد که از بایدن می خواهد (در بیشتر زمینه ها) حکم اخیر دیوان عالی کشور را علیه استفاده از ترجیحات نژادی نادیده بگیرد. منتقدان اشاره می کنند که تصمیم عمل مثبت است در واقع بسیار محبوب است52 درصد از آمریکایی ها از آن حمایت ،د و تنها 32 درصد مخالف بودند. بررسی های دیگر پیدا می کند حتی مخالفت گسترده تر با اقدام مثبت.
به طور سنتی، تئوری مشروطه خواهانه مردمی معتقد است که جنبش های اجتماعی که حمایت عمومی گسترده ای را به دست می آورند باید برای تأثیرگذاری و کنترل تفسیر قانون اساسی قدرت داشته باشند. مخالفت گسترده مردمی طول، مدت با ترجیحات نژادی با این لایحه مطابقت دارد. اگر بایدن توصیه های توشنت و بلکین را در مورد این موضوع خاص بپذیرد، در واقع جایگاه نامطلوب برخی از نخبگان سیاسی را به قیمت حمایت ا،ریت وسیع مردم تبلیغ می کند.
باید تاکید کنم که من خودم مشروطه خواه مردمی نیستم. بنابراین، من انجام می دهم نه ادعا می کند که محبوبیت حکم دادگاه علیه اقدام مثبت، صحت تصمیم را ثابت می کند. اما مشروطه خواهان مردمی ثابت باید از این نتیجه خاص استقبال کنند. این موردی است که در آن دادگاه ا،ریت مردمی زیادی را قادر ساخت تا بر مقاومت ریشهدار نخبگان غلبه کنند.
در هر صورت، اشکالات استدلال توشنت و بلکین بسیار فراتر از برداشت آنها از این حکم خاص است. اقدامی که آنها از آنها حمایت می کنند، به طور موثر بررسی قضایی را از بین می برد. در حالی که آنها از بایدن میخواهند که از تصمیمهای دیوان عالی صرفاً زم، که صحبت از «احکام پرمخاطرهای که مبتنی بر تفاسیر بهشدت اشتباه قانون اساسی است» اطاعت نکند، احزاب سیاسی بهطور پیشبینیشده چنین ادعاهایی را درباره هر تصمیمی که شدیداً با آن مخالفت میکنند مطرح خواهند کرد. و اگر یک رئیس جمهور با موفقیت از سرپیچی از تصمیمات دادگاه خلاص شود، او و جانشینانش احتمالاً از این تاکتیک هر زمان که فکر کنند انجام این کار از نظر سیاسی سودمند است، استفاده خواهند کرد. اثر خالص این خواهد بود که بررسی قضایی، حداقل در مورد موضوعات مهم برای حزب در قدرت، از بین برود.
حتی اگر به بایدن اعتماد دارید که به طور دقیق پروندههای «پرمخاطره» را از موارد معمولی و خطاهای «فحش» را از اشتباهات عادی متمایز میکند، من گمان میکنم که به دونالد ترامپ یا رئیس جمهور بعدی جمهوریخواه هر ،ی که باشد اعتماد مشابهی ندارید.
توشنت و بلکین اذعان می کنند که پیشنهاد آنها “بدون خطر” نیست، زیرا “،ت های جمهوری اسلامی در آینده از آن به ،وان سابقه ای برای نادیده گرفتن دادگاه های فدرال یاد می کنند.” اما آنها سپس این خطر را به حداقل میرسانند زیرا «رئیسجمهورهای جمهوریخواه ممکن است دادگاههای فدرال را بدون توجه به کاری که بایدن انجام میدهد نادیده بگیرند» و با استناد به «ش،ت جمهوریخواهان در پاسخگویی پرزیدنت ترامپ به دلیل تحریک یک کودتای خشونتآمیز» استناد میکنند.
مطمئناً درست است که ترامپ – و احتمالاً سایر روسای جمهور جمهوریخواه آینده – ممکن است از این نوع تاکتیکها استفاده کنند. اما اگر بایدن برای چگونگی انجام آن پیشینه ای ایجاد کند، به احتمال بسیار بیشتری از آن کنار خواهند آمد. شایان ذکر است که ترامپ در نهایت در تلاش های خود برای دور زدن تصمیمات دادگاه مبنی بر ش،ت در انتخابات 2020 ش،ت خورد. این تا حدی به دلیل قدرت مستمر هنجار در برابر چنین سرپیچی است. اگر یک رئیس جمهور دموکرات با موفقیت این هنجار را تضعیف کند، ترامپ (یا یک اقتدارگرای راستگرای دیگر) میتواند از همان کتاب بازی پیروی کند.
نگر، های استاندارد شیب لغزنده در مورد بسته بندی دادگاه در اینجا نیز اعمال می شود. در واقع، سرپیچی اجرایی از احکام دادگاه، حتی لغزندهتر از محاکمه است، زیرا میتواند توسط رئیسجمهور به تنهایی انجام شود، بدون نیاز به قانون جدید تصویب شده توسط هر دو مجلس کنگره. این باعث می شود که ابزار جذاب تری برای یک مرد قوی باشد.
تضعیف رسیدگی قضایی است یک تاکتیک استاندارد اقتدارگرایان غیرلیبرال اولیه، که به دنبال تمرکز قدرت در قوه مجریه هستند. وقتی صحبت از کشورهایی مانند روسیه، ،یه، مجارستان و اخیراً اسرائیل به میان می آید، مترقیان آمریکایی به راحتی این را می بینند. نکته اینجا در خانه نیز صدق می کند. اگر فکر میکنید ترامپ و سایر جمهوریخواهان برای لیبرال دموکراسی خطری جدی دارند، باید از برچیدن یکی از نهادهای اصلی که سد راه آنهاست، احتیاط کنید. برای مثال تصور کنید ترامپ می توانست با موفقیت در برابر احکام قضایی علیه تلاش هایش برای براندازی انتخابات 2020 مقاومت کند.
ارجاعات توشنت و بلکین به «قاضیهای ماگا» احتمالاً برای مرتبط ساختن دادگاه عالی با گرایشهای غیرلیبرالی و ضد دمکراتیک دونالد ترامپ است. چرخش MAGA در واقع GOP را در مورد مسائل عمده مانند مهاجرت، تجارت، مخارج ،تی و موارد دیگر تغییر داده است. این تغییرات از جمله دلایلی است که من در سال 2016 به هیلاری کلینتون و در سال 2020 به بایدن رای دادم، علیرغم تردیدهای فراوان در مورد حزب دموکرات. و ترامپ بیش از هر رئیس جمهور مدرن دیگری به هنجارهای اساسی لیبرال دمکراتیک حمله کرده است.
اما ،اصر متمایز «MAGA» یا ترامپیستی در احکام اخیر دیوان عالی اندکی، اگر وجود داشته باشد، وجود دارد که بیشتر مترقیان را برانگیخته است. سقط جنین، اقدام مثبت، حقوق اسلحه، اختیارات سازمان های اداری، و تضاد بین آزادی بیان و قانون ضد تبعیض سال هاست که محل مناقشه بین چپ و راست بوده است.
زم، که ادعاهای متمایزتر MAGA در دادگاه عالی مطرح شد، قضات (و قضات محافظه کار دادگاه های پایین تر) تا حد زیادی آنها را رد ،د. به ،وان مثال، دادگاه اخیراً به طور قاطعانه نظریه «مقامات قانونگذاری ایالتی مستقل» را که ترامپگرایان به ،وان ابزاری برای قادر ساختن مجالس ایالتی جمهوری خواه برای مع، ، نتایج انتخاباتی که با آن مخالف هستند، مطرح ،د، رد کرد. قضات محافظهکار، از جمله در دیوان عالی، عمدتاً نسبت به قو،ن جدید ایالتی که تلاش میکنند ارائهدهندگان رسانههای اجتماعی را مجبور کنند تا سخنرانان جناح راستی را که ترجیح میدهند حذف کنند، پلتفرم کنند، بدبین بودهاند. دیوان عالی دو بار تلاشهای ایالتهای قرمز برای وادار ، بایدن به سرکوب مهاجرت را به عقب انداخت. در سال 2018، هر پنج قاضی محافظه کار که در آن زمان در دیوان بودند، حمایت ،د یک تصمیم کلیدی فدرالیسم که قابل پیش بینی (و پیش بینی کرد) اثر اصلی بوده است حفاظت از حوزه های قضایی پناهگاه مهاجرت. شاید مهمتر از همه، قضات محافظهکار در دادگاههای پایینتر و دیوان عالی، تلاشهای ترامپ برای لغو نتیجه انتخابات 2020 را رد ،د.
قضات محافظه کار این کار را ،د رای به حمایت از ممنوعیت سفر ضد مسلمانان ترامپ، حکم وحشتناکی دارم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. اما حتی آن تصمیم صرفاً یک انحراف افراطی ترامپیستی از دکترین قبلی نبود. در مقایسه با سایر اعمال قدرت ،تی که ممکن است ناقض حقوق اساسی باشد، بر اساس سوابق دیرینه، هر چند بسیار ناقص، بنا شده است.
بنابراین، نظریه توشنت-بلکین به احکام مجزای MAGA محدود نمی شود. این نشان میدهد که روسای جمهور باید بتوانند طیف وسیعی از تصمیمات قضایی مرکز را نادیده بگیرند، از جمله آنهایی که ریشه در تئوریهای قدیمی قانون اساسی دارد. و، بدیهی است، روسای جمهور با گرایش ایدئولوژیک جناح راست می توانند از استدلال مشابه برای توجیه مخالفت با جریان اصلی ترین تصمیمات قضایی جناح چپ استفاده کنند.
در نهایت، شایان ذکر است که بسیاری از اعتراضات جناح چپ به تصمیمات اخیر دیوان عالی – به ویژه در مورد سقط جنین و پرونده ممنوعیت سفر – در مورد موقعیت هایی است که دادگاه از اجرای حقوق علیه شاخه های سیاسی خودداری کرد. اگر نهاد بازنگری قضایی حفظ شود، این احکام میتوانند توسط دادگاههای آینده، لیبرالتر، لغو یا حداقل محدود شوند. اما اگر آن نهاد از بین برود، آنگاه این حقوق – و هر حق دیگری – برای همیشه به رحمت فرآیند سیاسی، از جمله هر پوپولیست دست راستی که ممکن است کاخ سفید و سایر مناصب قدرت را در آینده اشغال کند، سپرده خواهد شد. آنها از ذکر «مشروطیت مردمی» به ،وان توجیهی برای هر کاری که می کنند خوشحال خواهند شد.
اگر بر این باورید که از بین بردن بازبینی قضایی یک ویژگی است تا یک اشکال، پس پیشنهاد Tushnet-Belkin به همان اندازه راه خوبی برای انجام آن است (با فرض اینکه رئیسجمهوری که آن را اجرا میکند از پس آن بربیاید). توش نت خود یکی از م،عان قدیمی آن است “برداشتن قانون اساسی از دادگاه ها” و مستحق اعتبار برای ثبات است. اما ما نباید دچار این توهم باشیم که اقدامی که او و بلکین توصیه میکنند میتواند فقط یک پاسخ محدود به زیرمجموعهای از تصمیمات دادگاه عالی باشد.
منبع: https://reason.com/volokh/2023/07/20/a-flawed-popular-cons،utionalist-rationale-for-disobeying-supreme-court-decisions/